حقیقت آن است که چشم ها هم فریب می خورند. حتی وقتی با اطمینان از دیدنی هایمان حرف می زنیم، امکان خطای دید وجود دارد.
مغز انسان تصاویر را در کنار هم قرار می دهد زیرا یاد گرفته است که چیزهای خاصی را انتظار داشته باشد. خطای دید میتواند جذاب و سرگرم کننده باشد. در عین حال حقایق زیادی درباره سیستم ادراکی و مغز انسان فاش می کند.
خطای دید های جالب در کدام قسمت مغز اتفاق می افتند؟
مغز دارای دو نیمکره است، که هر یک به ۴ لوب تقسیم می شود.
هر لوب مسئول عملکردهای متفاوتی است. به عنوان مثال لوب فرونتال یا قشر قدامی (رنگ آبی) مسئول تصمیم گیری و برنامه ریزی است.لوب های کناری (رنگ سبز) در قسمت شقیقه مسئول زبان و حافظه هستند، لوب آهیانه (رنگ زرد) برای مهارت های فضایی و لوب اکسیپیتال (رنگ قرمز) به طور کامل به بینایی اختصاص داده شده بنابراین این لوب جایی است که خطای دید در آن اتفاق می افتد.
لوب فرونتال حدود ۴۱% از کل حجم قشر مغز را در بر گرفته، لوب تمپورال ۲۲%، لوب آهیانه ۱۹% و لوب اکسیپیتال ۱۸%.
این خطاها بیشتر به ادراک اشکال هندسی مربوط می شوند که در موقعیت های زیر به وضوح قابل مشاهده و سنجش می باشند.
اندازه و فاصله دو خط عمودی و افقی: اگر طول دو پاره خط عمودی وافقی کاملا مساوی باشد خط عمودی بزرگتر و بلندتر از خط افقی به نظر می رسد
فضای بسته و باز از دو فضای هندسی یا دو سطح مساوی (مثلا دو مربع) آنکه یک ضلعش باز باشد بزرگتر نشان داده می شود.
مجاورت اشکال: از دو شکل اعم از دایره یا هر شکل هندسی دیگر که دارای سطحی مساوی هستند سطحی که در مجاورت شکل بزرگتر و یا به وسیله ی سطوح بزرگتر دیگر احاطه شده باشد کوچکتر از شکلی به نظر می رسد که در مجاورت شکل کوچکتر مشابه خود باشد.
فضای خالی و پر فضای پر یا هاشورزده از فضای خالی بزرگتر به نظر می رسد همچنین سطوح دارای خطوط عمودی و موازی یکدیگر آن سطح را بلند تر از سطحی که دارای راه یا خطوط افقی است نشان می دهد.
برتری اشکال هندسی اندازه و نوع اشکال هندسی در جلب توجه و ادراک اولیه موثر است مثلا دایره لوزی مثلث و اول دایره بعد لوزی و سپس مثلث مورد توجه قرار می گیرد و به همان نسبت بزرکتر جلوه می کنند.
فاصله ی اشیا و افراد نسبت به فرد ادراک کننده: دوری و نزدیگی اشیا یا اشخاص در تخمین اندازه آنها موثر است در این قبیل خطاها پدیده ثبات ادراکی مطرح می شود که تجربه های گذشته ی ما در شدت و ضعف این خطاها نقش اساسی دارند.
خطاهای هندسی کلاسیک: که در آزمایشگاه روانشناسی بارها آزمایش شده و به اثبات رسیده است و معمولا آنها را به نام کشف کننده ی آن نامیده اند از جمله خطاهای متداول ادراک می باشند.
خطاهایی مثل:
- خطای تیچنر: دایره ها با هم برابر اند.
- خطای زولنر: محور هایی که با خطوط کوتاه و متقارن هاشور زده شده اند و با هم موازی هستند.
- خطای هرینگ: دو خطی که شعاع های متقارن متحدالمرکز را قطع می کنند، با هم موازی هستند.
- خطای پونزو: دو عدد خط سیاه رنگ به یک اندازه اند.
- خطای دلبوف: دایره های الف و ب با هم برابرند.
- خطای پوگاندروف: دو پاره خطی که دو خط عمودی موازی را قطع می کنند در یک امتداد هستند.
- خطای جاسترو: دو سطح مجاور یکدیگر با هم برابرند.
- خطای مولر_لایر: دو خط محدود به پیکانهای باز و بسته، باهم برابرند.
خطای بینایی چیست؟
خطای دید یا همان خطای بینایی، در واقع توهمی است که مفز برای انسان می سازد. مغز دارای دو نیمکره ی چپ و راست است. هر کدام از این نیمکره ها، به ۴ لوب تقسیم می شوند. هر کدام از این لوب ها کار به خصوصی را انجام می دهد. پدیده خطای دید، توسط لوب پسِ سری ایجاد می شود. لوب پس سری مسئول بخش بینایی انسان است.
چیزی که در هنگام خطای دید دیده می شود، واقعی نیست و فقط یک تصویر مجازی است. همانطور که در اول متن گفتیم، طبقه بندی خطاهای بینایی، کار بسیار دشواری است چون تنوع و انواع بسیار زیادی از خطاهای بینایی وجود دارند! با این وجود، آقای ریچارد گریگوری که یکی از روان شناس های مطرح در جهان است، یک طبقه بندی برای انواع خطای دید طراحی کرده است که گویا طراحی مفیدی هم می باشد.
جالب است بدانید که خطای بینایی فوایدی هم دارد. پزشک ها با استفاده از خطای دید، برخی از بیماری های روانی را درمان می کنند!