این روش، ابزاری در راستای همین هدف است. بعضی از معلمان برای جذبکردن یا درگیر کردن دانش آموزان از مقدمهای کوتاه استفاده می کنند. این مقدمه کوتاه ممکن است هرچیزی باشد، از عکس گرفته تا یک داستان کوتاه. به این ترتیب ذهن دانش آموزان برای یادگیری مطلب جدید آماده میشود. برای هر درسی نیاز به استفاده از تکنیک قلاب نخواهید داشت. همیشه به یاد داشته باشید یک قلاب که در عرض چند ثانیه عمل کند بهتر از قلابی چند دقیقهای خواهد بود. تجربه تدریس ثابت کرده است که میتوان انواع قلاب را در دسته های زیر طبقهبندی کرد.
داستانگویی: معلم برای جلب توجه از داستانی جذاب مربوط به درس استفاده می کند.
مقایسه کردن: برای توضیح درس مورد نظر معلم از مقایسهای جالب یا مثالی شفاف و ملموس استفاده میکند. مثلاً میتوان برای توضیح پیوندهای شیمیایی از مثال چوب کبریت یا زنجیرهای درهم بافته شده استفاده کرد.
استفاده از رسانه: گاهی اوقات یک تصویر یا فیلم کوتاه میتواند تاثیر شگفتانگیزی در یادگیری دانشآموزان داشته باشد. این تصاویر یا فیلمها در بسیاری از موارد به معلم در جلب کردن توجه دانش آموز کمک میکند ولی باید در استفاده از آن احتیاط کرد، چون ممکن است توجه دانش آموزان را از درس اصلی پرت کند.
برجستهسازی: یک اثر نمونه یا کار یک دانش آموز نخبه را برای دانش آموزان مثال بزنید. یا مثلاً سرگذشت مشاهیر و دانشمندان را برای دانش آموزان تعریف کنید و از این طریق آنها را به یادگیری علاقهمند کنید.
چالش: تکلیف یا سوال سختی به دانش آموزان بدهید و اجازه دهید خودشان آن را حل کنند.
در نهایت باید گفت، یک قلاب خوب دارای ویژگی هایی است که اختصار و جذابیت مهمترین آنهاست. یک قلاب کارآمد باید در کنار این خصوصیات بتواند انرژی و انگیزه دانشآموزان را تقویت کند. البته معلم باید بداند که همیشه و برای هر درسی نمیتوان از یک قلاب استفاده کرد. به عبارتی در هر درسی باید از قلاب مخصوص همان درس استفاده کرد.