همسالان امکاناتی برای یادگیری مهارت های اجتماعی، کنترل رفتار و در میان گذاشتن مشکلات و احساسات مشابه فراهم می کنند.
پذیرفته شدن از سوی همسالان و داشتن چند دوست نزدیک خوب در زندگی نوجوانان اهمیت بسیاری دارد. بر خلاف عقیده ی رایج، همسالان ارزش های اساسی والدین را تقویت می کنند و با آن مخالف نیستند، هر چند که ممکن است از لحاظ سلیقه یا آداب و رسوم اختلافاتی داشته باشند .
عوامل بسیاری در پذیرفته شدن نوجوانان از سوی همسالانشان تاثیر می گذارند. از جمله : هوش ،شکل ظاهری و مهارت ها ، موقعیت اجتماعی و استعدادهای خاص .
بطور کلی ، نوجوانان ، همسالانی را ترجیح می دهند که انعطاف پذیر، خوش طینت و مشتاق باشند. روابط ضعیف با همسالان در دوران کودکی و نوجوانی سبب ساز ناسازگاری های عاطفی دوران بزرگسالی، بزهکاری، اختلال در سازگاری جنسی و سایر رفتارهای ناسازگارانه است .
تاثیر گروه همسالان در دوره ی بلوغ به اوج می رسد، یعنی دوره ای که این گروه سنی طبق سلیقه ها، نحوه ی پوشش، اصطلاحات، ارزش ها و قهرمان های خود آماده ی شکل بخشیدن به یک خرده فرهنگ متمایز هستند. گروه همسالان از طریق اعطای پاداش یا انتقاد و تحریم، در قبال همنوایی یا ناهمنوایی اعضا با هنجارهای گروه تاثیر بسیار نیرومندی را بر رفتار و شخصیت اجتماعی آنان اعمال می کنند .
هم چنانکه روابط با همسالان نقش منحصر به فردی در رشد شخص دارد و ظرفیت برقراری ارتباط با دیگران ، گسترش کنترل اجتماعی و اکتساب ارزش های اجتماعی ، همه و همه به تعامل با همسالان بستگی دارد؛ هنگامی که نوجوان در شبکه ی دوستان بزهکار قرار می گیرد ، زمینه ی انحراف او بیش از بیش فراهم می شود .
هم نشینی نوجوانان با دوستان بزهکاری که در سنین بلوغ به سر می برند، اثری عمیق و نتایج وخیمی به دنبال دارد . اگر فردی در ابتدای سنین نوجوانی با افراد بزهکار بالغ برخورد داشته باشد، شخصیت او به طرز شدیدی تحت تاثیر آن ها قرار میگیرد . خواه این برخورد به صورت تصادفی باشد ، خواه این آشنایی در خانواده انجام گیرد یا در خارج از منزل.
به هر حال جوان کم سن و سال از خصوصیات شخصیت دوست بالغ خود متاثر می شود . نوجوان نارس در اجتماع ممکن است مستعد پذیرش تاثیر همسالان باشند و طوری عمل کند که سبب آسیب پذیری خودش شوند .
والدین می توانند نقش مهمی را در کاهش تاثیر گروه همسالان به خصوص نوجوانان بزهکار بر فرزندان خود داشته باشند .
- والدین باید با نوجوانان خود صحبت کنند و آنان را از پیامد های دوستان ناباب آگاه سازند .
- مهارت های اجتماعی از جمله « نه گفتن » به موقع را به آنان بیاموزند تا با رفتارهای منفعلانه اسیر گروه های منحرف اجتماعی نشوند .
- به سخنان فرزندان خود با علاقه گوش دهند و از این طریق به نیاز آنان برای داشتن یک همدم و محرم راز پاسخ دهند.
- به اندازه ی توان و ظرفیت وجودی نوجوان خود از او انتظار داشته باشند زیرا در غیراین صورت او دچار عدم اعتماد به نفس می شود و این عزت نفس پایین خود را با دوستان قوی تر و متفاوت تر جبران می کند .
- والدین باید بر نقاط قوت و توانایی های نوجوان خود تکیه کنند و با مشاهده ی برخی ضعف ها ، نوجوان را به تحقیر و سرزنش و یا مقایسه با دیگران که عاملی در پدید آمدن احساس حقارت است، محکوم نکنند . زیرا نوجوان این کمبود ها را با پیوستن به گروه های منحرف جبران می کند .
- والدین باید بر نقاط قوت و توانایی های نوجوان خود تکیه کنند و با مشاهده ی برخی ضعف ها ، نوجوان را به تحقیر و سرزنش و یا مقایسه با دیگران که عاملی در پدید آمدن احساس حقارت است، محکوم نکنند. زیرا نوجوان این کمبود ها را با پیوستن به گروه های منحرف جبران می کند .
- والدین در انتخاب دوستان فرزندان خود به نوعی دخالت غیر مستقیم دارند . احتمالا با همسایگان خود وجوه تشابه فراوان خواهند داشت .در چنین فضایی،نوجوان با کسانی رفت و آمد می کند که تا حدودی به اعضای خانواده ی خود شباهت دارد . بدین ترتیب غالبا بین همسالان و دوستان وجوه اشتراک طبقاتی وجود دارد .
- ناگفته نماند که اجتماعی شدن نوجوان به منزله تعارض یا جنگ میان والدین و همسالان نیست، بلکه، تاثیر متقابل ارزش های والدین و گروه همسالان، نحوه ی تحول شخصیت نوجوان را رقم می زنند .
برگرفته از کتاب آسیب های اجتماعی و فرزندان ما
دکتر حامد اختیاری-مریم پائیزی