کودکانی که وابستگی زیادی به والدین به خصوص مادر دارند، با شروع مدرسه مشکلات زیادی پیدا می کنند. بچه های وابسته، ساعت های زیادی را با مادر گذرانده و توجه بیش از حدی از او دیده اند. در رسیدن به خواسته هایشان به هیچ وجه با ناکامی روبرو نشده اند و نمی توانند کوچک ترین ناملایمتی را تحمل کنند. آنها با شروع مدرسه و ورود ناگهانی به جمع دانش آموزان، قادر به برقراری ارتباط و دوستی با دیگران نخواهند بود زیرا در جمع فقدان منبع عاطفه مادر را حس می کنند و محیط برایشان ناامن می شود. گرچه این وابستگی در کودکان کمتر شده است ولی همچنان روز اول مهر بچه هایی را می بینیم که با چشمان گریان مادر را برای رفتن سرکلاس ترک می کنند و حتی گاهی مادر مجبور می شود تا مدتی در مدرسه بماند. متاسفانه این کودکان از همان ابتدا به عنوان بچه هایی که از بقیه ناتوان ترند شناخته می شوند و به حضور کسی نیاز دارند تا بتوانند محیط را بپذیرند. آنها همیشه مضطربند و برای اجتماعی شدن مشکل دارند.بیشتر کودکان مضطرب، مادرانی مضطرب دارند یعنی مادر نمی تواند کودک را از خودش دور کند زیرا همیشه نگران است و به کسی اعتماد نمی کند تا فرزندش را نزد او بگذارد. وقتی کودک از او دور می شود، احساس گناه می کند و این حس گناه را به بچه منتقل خواهد کرد. گاهی مادران برای جبران ساعت هایی که کنار فرزندشان نبوده اند به خواسته هایی تن می دهند که منطقی نیستند و پیامی هم که کودک دریافت می کند این است که می تواند حکمرانی داشته باشد. مثلا خانواده باید کمک کنند و جور تکالیف او را بکشند.
برای کودک وابسته چه باید کرد؟
اگر بین بچه و مادر ارتباط تنگاتنگی وجود دارد، باید ساعت هایی از روز مراقبی غیر از مادر نگهداری از او را به عهده گیرد. می توان کودک را به عمه، مادربزرگ یا همسایه ای که قابل اعتماد است، سپرد یا او را به کلاس هایی فرستاد تا ارتباط با دیگر کودکان را تجربه کند و حتی اگر 4 ساعت در هفته باشد و دریابد معلم به او و همکلاسی هایش به یک نسبت توجه می کند.
مادر وابسته چه باید بکند؟
بهتر است از فرد دیگری مثل پدر بخواهد کودک را به مدرسه ببرد یا او را با سرویس به مدرسه بفرستد این کار باعث می شود، بچه با احساس بهتری وارد مدرسه شود. وقتی هنگام جدا شدن مادر هم گریه کند، کودک فکر می کند مدرسه آنقدر خطرناک است که مادرش را هم به گریه انداخته است. پس سعی کنید حتما در خانه خداحافظی کنید و حتی دم در خانه هم نباشد.
آماده کردن کودک قبل از مدرسه
- مدرسه را برای فرزندتان به زیبایی توصیف کنید. به او بگویید که تو می توانی دوستان و همبازی های جدیدی پیدا کنی و اوقات خوبی کنار آنها داشته باشی.
- هرگز به کودک نگویید مراقب خودت باش یا از دست کسی خوراکی نگیر. این جمله ها محیط مدرسه را خطرناک جلوه می دهد. رفتن به مدرسه به اندازه کافی اضطراب دارد و او با این نوع گفتار احساس ناامنی خواهد کرد.
- ساعت فیزیولوژیک بدن ما طوری تنظیم شده که ناگهان نمی توانیم آن را تغییر دهیم. اگر فرزندتان معمولا صبح ها دیر از خواب بیدار می شود، برای تغییر ساعت بیدار شدن او، در 4هفته آخر تعطیلات هر چند روز 5 تا 6 دقیقه او را زودتر بخوابانید تا صبح زودتر از خواب بیدار شود. تغییر یکباره ساعت خواب و بیداری باعث خستگی و بدخلقی کودک خواهد شد.
- قبل از بازگشایی مدارس فرزندتان را به مدرسه ببرید و اجازه دهید در آنجا توپ بازی کند یا خوراکی بخورد. این کار کمک می کند تا با فضای دبستان آشنا شود.
- برای او امتیازی در محیط مدرسه قائل شوید. مثلا خوراکی ای که کمتر برایش می خریدید، در مدرسه تهیه کنید چیز خاصی که به علت قیمت بالا یا هر دلیل دیگر کمتر تهیه می کردید تا کودک فکر کند مدرسه امتیازهایی دارد که با ماندن در خانه به آنها دسترسی پیدا نمی کرده است. در واقع این پاداش کمک می کند تا محیط برایش دلپذیرتر شود.
چه موقع اضطراب نگران کننده است؟
گاهی علایم اضطراب جدایی شدید است و کودک در خواب کابوس می بیند. مثلا خواب می بیند دزد او را برده یا هر چقدر می گردد، مادرش را پیدا نمی کند. به طور کلی مضمون خواب ها، از دست دادن است در صورتی که کابوس ها با علایم جسمی مثل دردهای شکمی و سردرد همراه شود به درمان دارویی نیاز دارد. البته یادآوری می کنم دانش آموزان کلاس اول این علایم را به صورت خفیف دارند و یک ماه اول زمان انطباقی محسوب می شود.
نقش معلمان چیست؟
میتوان از معلمانی که صبورتر هستند و از نظر عاطفی می توانند با کودک رابطه برقرار کنند، کمک خواست. این معلمان می توانندمحیط را برای کودک قابل پذیرش کنند.