این افکار بخش زیادی از تفکر فرد را درگیر خود کرده، که به صورت نشخوار گونه ذهن فرد را در بر می گیرد و باعث بیماری هایی روانی مانند افسردگی مزمن می شود.همه افراد به کرار در معرض این نوع افکار قرار می گیرند. افکار منفی آن دسته از افکاری هستند که ارادی یا غیر ارادی به ذهن هجوم می آورند و شما را اذیت کرده و عملکرد زندگیتان را کند و دچار اختلال می کند. این افکار بعضی اوقات از طریق محیط بیرونی وارد ذهن می شود یا ممکن است ساخته ذهن و تخیل خود شما باشد.
چیزی که در این موضوع بسیار مهم و موثر است، مقاومت برای فکر نکردن به این افکار منفی و متوقف کردن آن ها است. ایستادگی در برابر این افکار به عنوان نوعی مکانیزم های دفاعی به صورت ناخودآگاه عمل می کند اما همیشه این روش پاسخ نمی دهد. برای نتیجه بهتر لازم است از راهکارهای شستشوی ذهن از افکار منفی را آموزش ببینید. برای تحقق این هدف و گشایش این گره می توان خود را به دستان متخصصان روانشناسان سپرد.
در صورتی که شما هم درگیر این مشکل هستید پیشنهاد می کنم که این مطالب رو مطالعه کنید تا بهترین راهکار ممکن را برای رفع این مشکل به شما ارائه دهیم.
افکار منفی چیست؟
افکار موجود در ذهن تا حد بسیار بالایی الگوی رفتاری فرد را آرایش می کند، عوامل وراثتی و اکتسابی مانند ژن، خانواده، دوستان و بسیاری از موارد دیگر در تعیین شکل و ذهنیت کلی ما موثر هستند. منفی نگری می تواند زمینه ساز بیماری های روحی و روانی و عدم موفقیت در زندگی شود. برای نمونه، افکار منفی بواسطه پیش داوری نادرست، زمینه شکست و عدم موفقیت را قبل از انجام کاری به شخص الهام می کند و این موضوع اثر مخربی در نرسیدن به اهداف و ایجاد نا امیدی در فرد را به همراه دارد.
شناخت و ریشه یابی افکار منفی چگونه ممکن می شود؟
افکار منفی یکی از بیماری های فکری است که حتما باید با کمک روانشناس آن را درمان کرد. و درصورت سهل انگاری می تواند شما را در خودش غرق کند. همانطور که می دانید یکی از اصلی ترین اقدامات در درمان یک بیماری، تشخیص درست و به هنگام آن است. در علم روانشناسی نیز ریشه یابی یکی از مهمترین گام ها در جهت درمان می باشد. روانشناس با بکارگیری انواع روش های تشخیص و ریشه یابی، دلایل بوجود آمده این تفکرات نادرست در شخص را بدست آورده و بر اساس آن ها راهکار درمانی ارائه می دهد. صداقت شخص با روانشناس نیز از اهمیت بسیار بالایی در تشخیص و ریشه یابی و درمان فرد دارد.
تلاش درمانگران به چه نحو است؟
در علم روانشناسی تلاش های بسیاری برای بهبود وضع زندگی این اشخاص صورت گرفته است. پژوهش ها و تحقیقات زیادی صورت گرفته در روانشناسی که موجب پدید آمدن روش های علمی و اصولی برای درمان مشکلات شده که برای افکار منفی نیز این موضوع صادق است. در بین روش های متداول برای درمان ریشه ای افکار منفی و به تبع آن جایگزینی افکار مثبت می توان به موارد زیر اشاره کرد:
تغییر زبان بدن
زمان های را برای دیدن زبان بدنتان بگذارید. به این فکر کنید که آیا شما فکر می کنید که در یک موقعیت بحرانی گیر افتاده اید و سرگردانید؟ اگر جواب مثبت است به احتمال زیاد درگیر افکار منفی هستید. زبان بد بدن می تواند تصویر ذهنی شما را تخریب کند و باعث از بین رفتن اعتماد به نفس شما شود.
در این حالت معمولا شروع به افکار منفی می کنید. سعی کنید در چنین موقعیت هایی با اعتماد به نفس بیشتری پیش روی کنید و بیشتر لبخند بزنید. تنظیم زبان بدن خود می تواند کمک زیادی به بهبود شما باشد تا احساس بهتری داشته باشید.
روش دیگر توقف فکر
یکی از بهترین راهکارها است. تکنیک توقف فکر یا (Thought stopping) برای از بین بردن تفکرات نادرست می باشد. روانشناسان با کمک تکنیک توقف فکر به مراجعه کننده می آموزند که بتواند بصورت ارادی افکار منفی ایجاد کند و به این طریق حد اضطراب خود را بالا ببرد.
در ادامه با یک نشانه مانند صدای برخورد خط کش به میز، فرد بلافاصله افکار مثبت را جایگزین افکار نادرست می کند. با تکرار این روش تحت نظر کامل مشاور روانشناس خود، شخصی که با مشکل افکار منفی روبروست می تواند این مشکل را درمان کرده و شخص مثبت اندیشی از خود بسازد. اگر شما نیز این بیماری را دارید پیشنهاد ما این است هر چه سریع تر نسبت به رفع این بیماری هر چند خفیف اقدام نمایید.
افکار منفی در فرد منفی نگرچه اثراتی را بجا می گذارد؟
وقتی سعی می کنید درباره چیزی فکر نکنید در واقع بیشتر در مورد آن فکر می کنید و درگیر آن می شوید. اصرار شما بر قبول نکردن واقعیت ذهنتان را عقب می اندازد. باید به پذیرش معایب خود و اتفاقاتی که در فکرتان می افتد برسید تا بتوانید آن ها را بیابید و نابودشان کنید. این موضوع می تواند مشکلات بسیاری را برای اشخاص بوجود آورده و زمینه بروز مشکلات روحی و روانی دیگر مانند استرس، اضطراب، وسواس، افسردگی و صدها مورد دیگر شود.
مشکلات ناشی از این افکار منفی عمدتاً بشرح زیر است:
- نبود آرامش در زندگی فرد
- کشش فرد به انزوا طلبی و در نتیجه افسردگی
- بوجود آمدن حس ترس و اضطراب مزمن
- عدم امکان مواجه با حقیقت های زندگی
- کاهش اعتماد به نفس و افزایش احتمال شکست
- دوری از افکار منفی با داشتن امید به زندگی در افراد بسیار حائز اهمیت می باشد.
امید به زندگی یکی از ویژگی های مهم در زندگی انسان ها است که به طور متوسط طول عمر مفید آن ها را به نمایش می گذارد. هر چقدر وضعیت بهداشتی روان و شرایط رفاهی افراد رو به بهبود رود، میزان امید به زندگی در آن ها نیز رو به رشد می رود.
یکی از دلایل طولانی تر بودن عمر زنان نسبت به مردان می تواند همین امر باشد. وجود قوی تر این شاخص در بانوان است. به همین دلیل امید به زندگی از شاخص های مهم و در زندگی اجتماعی و شخصی افراد می باشد.
افسردگی و منفی نگری از اختلال ژنتیکی و یا از اتفاقات بد گذشته منجر می شود. مثلاً با گذشت زمان و اتفاقات و تجربه های تلخ و ناراحت کننده، افکار مربوط به آن اتفاقات در ذهن حک می شود و با هر بار توجه به آن، پررنگ تر می شود و ذهن را درگیر خود می کند. بعضی اوقات افکار منفی از خطاهای شناختی و اشتباهات در ادراک مسائل نشأت می گیرد. نوجوانانی که اعضای خانواده آن ها افسرده و یا منفی نگر هستند، در معرض خطر بیشتر این بیماری هستند.
شکست های عاطفی، فشار های مالی و خانوادگی، سابقه اختلالات خلقی مثل افسردگی یا اضطراب شدید، شغلی و تحصیلی، طرحواره های منفی ذهنی نسبت به زندگی و عوامل منفی دیگر باعث ایجاد تفکر منفی می شود.
بسیار طبیعی است که هر کس در زندگی حداقل یک بار تجربه تلخ و یا شکست در مراحل زندگی خود را داشته باشد، اما اینکه چگونه با آن ها رو در رو شویم، نیاز به آموختن چند مهارت و حتی گاه ارتباط با یک روانشناس دارد. افکار منفی می توانند خود را در غالب برخی اختلالات روانی نیز نشان دهند؛ و چون نوجوانان نسل آینده ما محسوب می شوند باید برای تصویرسازی درست و اصولی در ذهن این قشر از جامعه بیشتر کوشا باشیم.
سخن آخر
تلاش کنیم تا زمینه روانی سالمی برای نسل جوانانمان مهیا کنیم تا با کیفیت بهتری زندگی خود را تجربه کنند. همچنین با توجه به رفتار ها و تفکرات خود اقدام به درمان آن کنیم تا در مرحله اول خود، و در مرحله بعد به اطرافیانمان کمتر آسیب بزنیم.