در بیشتر موارد والدین باید یاد بگیرند در مسیری که در پیش دارند چه راهکارهایی جواب می دهد، اما اغلب در این مسیر پرپیچ و خم، اشتباهاتی هم وجود دارد که باعث خستگی و نگرانی پدر و مادرها می شود.
اما چیزهایی وجود دارد که می توانید برای افزایش احتمال پرورش فرزندانی موفق انجام دهید. درادامه برای تان می گوییم چه تغییرات ساده ای می توانید در عادت های خود به عنوان پدر و مادر ایجاد کنید که مهارت های فرزندان را رشد داده و زندگی بهتری برای شان فراهم کنید. عادت هایی که ویژگی های تقریبا مشترک والدین موفق است.
به بچه ها مسئولیت می دهند
اغلب وسوسه می شوید که تمام کارهای خانه را خودتان انجام دهید، شما سرعت بیشتری دارید و بهتر از پس کارهای بر می آیید و مجبور نیستید به هیچکس دیگری یاد بدهید چطور این کارها را انجام بدهد، اما درست مانند مَثل معروفی که می گوید اگر می خواهی شکم کسی را یک روز سیر کنی به او ماهی بده ولی اگر می خواهی یک عمر شکم او را سیر کنی ماهیگیری یادش بده، زمانی که شما الان برای فرزندان تان صرف می کنید تا نحوه ی انجام کارها را یاد بگیرند، پاداش و نتیجه ای بلند مدت خواهد داشت.
از سنین پایین کودک تان شروع کنید و در کارهایی که می تواند با شما مشارکت داشته باشد از او کمک بگیرید. می توانید از کودک دو ساله تان برای غذا دادن به حیوانات خانگی تان کمک بگیرید. فرزند هشت ساله ی شما می تواند زمین را تمیز کند، جارو بکشد و لباس های شسته شده را تا کند. با بالاتر رفتن سن فرزندتان می توانید کارهای پیچیده تری را به او محول کنید.
برای بچه ها کتاب می خوانند
کتاب خواندن برای بچه ها کاری است که حتی والدین شاغل هم می توانند انجام دهند. کتاب خواندن برای فرزندتان، تاثیرات ماندگار هم برای شما و هم برای کودک تان دارد. با این کار می توانید کیفیت زمان با هم بودن تان را بالا ببرید چون فرزندتان می داند که در این هنگام، تمام تمرکز و حواس پدر یا مادرش فقط معطوف به اوست. کتاب خواندن برای فرزندتان به نفع مهارت های خواندنی او در مدرسه نیز خواهد بود.
تحقیقات نشان داده بچه های ۴ تا ۵ ساله ای که سه تا پنج بار در هفته برای شان کتاب خوانده می شود، نسبت به سایر همسالان خود، تیزفهم تر هستند.
کمک شان می کنند فرصت هایی برای داوطلب شدن پیدا کنند
وقتی بچه ها برای انجام کاری داوطلب می شوند یاد می گیرند کمتر خودخواهانه فکر کنند. بچه ها به طور طبیعی نمی دانند چطور به افراد بیرون از خانواده ی خود توجه و کمک کنند، مگر اینکه شما فرصت هایی برای همدلی و همکاری برای شان فراهم کنید.
اگر فرد ناتوانی در خیابان برای انجام کاری نیاز به کمک دارد و فرزندتان از پس این کار بر می آید تشویقش کنید تا این کار را انجام بدهد. گروهها و انجمن هایی در بیمارستان ها هستند که برای کمک به کودکان بیمار طی برنامه های مشخصی از همسالان شان کمک می گیرند، فرزندتان را با این فرصت ها آشنا کنید و فرصت داوطلب شدن برای کمک کردن را به آنها بدهید.
به آنها پس انداز کردن را یاد می دهند
عادت دادن به پس انداز کردن را باید از سنین پایین شروع کنید. والدین باید به بچه ها یاد بدهند که ۲۵ درصد از پول توجیبی شان را پس انداز کنند. وقتی بزرگ تر شدند و دریافت منظمی از پول داشتند، آنها را به بانک ببرید تا با افتتاح حساب پس انداز، خودشان پس انداز کردن را تجربه کنند و این برای شان تبدیل به یک عادت همیشگی بشود. وقتی دوست دارند یک چیز بزرگ بخرند، به جای اینکه تمام مبلغ را در اختیارشان بگذارید با کمک خودش برنامه ای ترتیب دهید تابا پس انداز کردن مبالغ بیشتر بعد از مدتی مشخص، خودش توانایی خرید چیزی را که می خواهد به دست بیاورد. آنها باید ارزش پولی را که به دست می آورند و زمانی را که صرف پس انداز آن می کنند درک کنند.
تشویق شان می کنند هر روز ورزش کنند
یاد گرفتن اینکه چطور از ورزش کردن می توان لذت برد، درست مانند لذت بردن از خوردن سبزیجات، به راحتی ممکن نیست. اما اگر شما به بچه ها کمک کنید از همان کودکی از ورزش کردن لذت ببرند، این عادت را با خود به دوران نوجوانی و جوانی و بزرگسالی هم خواهد برد. آنها را در کلاس های ورزشی ثبت نام کنید و اجازه بدهید عضو کلوپ های ورزشی بشوند. هر شب قبل از شام چند دقیقه وقت بگذارید و با هم یک فعالیت ورزشی در حیاط یا پارک نزدیک خانه انجام دهید.
کمک شان می کنند اهداف کوتاه مدت و بلند مدت تعیین کنند
اهداف هم مانند مسئولیت ها متناسب با رشد و بالا رفتن سن بچه ها، پیچیده تر و بزرگ تر می شوند. وقتی بچه ها کوچک هستند به آنها کمک کنید راندن سه چرخه یا پس انداز برای خریدن یک اسباب بازی مورد علاقه را برای خود هدف در نظر بگیرند.
بچه های بزرگ تر می توانند برای خریدن اتومبیل، ورود به دانشگاه یا یک سفر تفریحی پس انداز کنند. این هدف ها به آنها کمک خواهد کرد به آینده هم فکر کنند نه فقط به چیزی که در همین لحظه می گذرد. هدف تعیین کردن و برای رسیدن به آن تلاش کردن به آنها یاد می دهد ارزش تحمل برای برآورده شدن خواسته ها را یاد بگیرند. مثلا، اگر فرزندتان انتخاب کند که هر روز شکلات نخرد، به چیزی خواهد رسید که بسیار شیرین تر و لذت بخش تر از مزه کردن شیرینی شکلات است.
یادشان می دهند که ارتباط همیشگی با خانواده شان را حفظ کنند
بچه ها با بزرگ تر شدن، احساس استقلال طلبی بیشتری پیدا کرده و دوست دارند وابستگی ها به خانواده را کمتر کنند. این یک تحول طبیعی و مثبت است. اما باید این را بدانند که با مستقل شدن، همچنان به راهنمایی ها و نظارت والدین خود نیاز دارند، مخصوصا وقتی پای اینترنت و رسانه های اجتماعی و وسایل خطرناک به میان می آید.